بسم الله الرحمن الرحیم
72
کلیپ صوتی از صحبت های امام خامنه ای
-
بسم الله الرحمن الرحیم
72
-
57
اگر ما بغداد و عماره را فتح بکنیم و صدام سرنگون بشود ولی از نظر تهذیب نفس وخودسازی،عقب باشیم،ما شکست خوردیم...! (ازسخنرانی شهیدحاج محمد طاهری)
55
«بسماللَّه» نشانگر رنگ وصبغهى الهى وبیانگر جهتگیرى توحیدى ماست.(17)
2. «بسماللَّه» رمز توحید است وذکر نام دیگران به جاى آن رمز کفر، و قرین کردن نام خدا بانام دیگران، نشانهى شرک. نه در کنار نام خدا، نام دیگرى را ببریم ونه به جاى نام او.(18)
3. «بسماللَّه» رمز بقا ودوام است. زیرا هرچه رنگ خدایى نداشته باشد، فانى است.(19)
4. «بسماللَّه» رمز عشق به خدا وتوکّل به اوست. به کسىکه رحمان و رحیم است عشق مىورزیم و کارمان را با توکّل به او آغاز مىکنیم، که بردن نام او سبب جلب رحمت است.
5. «بسماللَّه» رمز خروج از تکبّر و اظهار عجز به درگاه الهى است.
6. «بسماللَّه» گام اوّل در مسیر بندگى و عبودیّت است.
7. «بسماللَّه» مایه فرار شیطان است. کسى که خدا را همراه داشت، شیطان در او مؤثّر نمىافتد.
8. «بسماللَّه» عامل قداست یافتن کارها و بیمه کردن آنهاست.
9. «بسماللَّه» ذکر خداست، یعنى خدایا! من تو را فراموش نکردهام.
10. «بسماللَّه» بیانگر انگیزه ماست، یعنى خدایا هدفم تو هستى نه مردم، نه طاغوتها ونه جلوهها و نه هوسها.
11. امام رضاعلیه السلام فرمود: «بسماللَّه» به اسم اعظم الهى، از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر است.(20)
«بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» در آغاز سوره، رمز آن است که مطالب سوره، از مبدأ حقّ و مظهر رحمت نازل شده است.
2- «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» در آغاز کتاب آسمانى، یعنى هدایت تنها با استعانت از او محقّق مىشود.(21)
3- «بسماللَّه» کلامى که سخن خداوند با مردم و سخن مردم با خدا، با آن شروع مىشود.
4- رحمت الهى همچون ذات او ابدى و همیشگى است. «اللَّه الرّحمن الرّحیم»
5 - بیان رحمت الهى در قالبهاى گوناگون، نشانهى اصرار بر رحمت است. (هم قالب «رحمن»، هم قالب «رحیم») «الرّحمن الرّحیم»
6- شاید آوردن کلمه رحمان و رحیم در آغاز کتاب، نشانه این باشد که قرآن جلوهاى از رحمت الهى است، همان گونه که اصل آفرینش و بعثت جلوه لطف ورحمت اوست. «الرّحمن الرّحیم»
21) شاید معناى اینکه مىگویند: تمام قرآن در سوره حمد، و تمام سوره حمد در بسماللَّه، و تمام بسماللَّه در حرف (باء) خلاصه مىشود، این باشد که آفرینش هستى و هدایت آن، همه با استمداد از اوست. چنانکه رسالت پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله نیز با نام او آغاز گردید. «اقرأ باسم ربّک»
48
به مناسبت رحلت پیامبر اکرم(ص) در هفته آتی
37
در خصوص یکی از مهم ترین نیاز های نوجوانان در انجام واجبات شرعی ؛ فیلم های آموزشی جهت صحیح خواندن نماز تدارک دیده شده که به طور تفصیلی نوجوانان میتوانند تمام جزئیات این مهم را فراگیرند. لینک قسمت های زیر از سایت آپارات قابل دانلود می باشد.
هر فردی که خود را “مومن” می داند، شایسته است بداند که به چه گزاره یا گزاره هایی ایمان دارد که به او فرد مومن گفته می شود. بر اساس نصّ صریح قرآن حکیم ایمان و کفر، به هفت چیز تعلق می گیرد که به آن ها هفت متعلّق ایمان می گویند:
اگر چنانچه ایمان به هر یک از این هفت متعلّق نفی شود، در پی آن خواه ناخواه ایمان به اکثر متعلّقات دیگر نیز نفی می شود؛ به طور مثال فرد باید به غیب مومن باشد تا به الله، ملائک و… هم ایمان داشته باشد یا اگر کسی به وجود ملائک کافر باشد نمی تواند به کتاب، انبیا و … هم ایمان بیاورد.
برای تصدیق بحث،ث در ادامه تعدادی از آیات قرآن کریم که در آن ها به متعلقات ایمان اشاره شده است آورده می شود:
آیه | نام سوره | شماره آیه | اشاره به متعلقِ |
وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ | حدید | ۱۹ | الله – پیامبران |
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ | بقره | ۳ | غیب |
انَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ لاَ یَهْدِیهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ | نحل | ۱۰۴ | آیات الهی |
والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ | بقره | ۴ | کتاب های آسمانی – آخرت |
آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ | بقره | ۲۸۵ | الله – ملائکه – کتاب های آسمانی – پیامبران |
… |
مخاطب گرامی، از شما برای تکمیل جدول فوق دعوت می شود.(برای سهولت کار، فایل ورد را دریافت کنید.)
فایل ورد این پست:
فایل پی دی اف این پست:
ayatmadari.ir-7matalaghe iman
بسم،الله،الرحمن،الرحیم
وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى
و اینکه براى انسان جز آنچه تلاش کرده، (بهره دیگرى) نیست.
4- هستى، میدان تلاش و کار و نتیجه گیرى است. «و أن لیس للانسان الاّ ما سعى»
5 - ما مکلّف به انجام وظیفه ایم، نه حصول نتیجه. سعى و تلاش وظیفه ماست. «الاّ ما سعى»
منبع تفسیر نور
عید به زمانی اطلاق میشود که انسان در آن شاد باشد. این شادی میتواند انواع و اقسام داشته باشد. گاهی عید به دلیل شادی شُکر برای توفیق عبادت است مانند عید فطر. گاهی عید به دلیل امر ولایت و اتمام نعمت دین و اعلام وصایت است مانند عید غدیر. گاهی عید مانند روایتی است که امیرالمومنین(ع) فرموده اند: «کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِید؛ هر روزی که معصیت خدا نشود عید است»(نهج البلاغه/حکمت428) بر این اساس عید مصادیق متنوعی دارد و هر عیدی متناسب با موقعیتی که دارد معنا میشود.
عید نوروز را چگونه معنا میکنیم؟ شاید علت عید گرفتن نوروز آغاز فصل بهار و شکوفایی طبیعت باشد که معنای شُکر و جای شادی دارد. بر این اساس جنس عید نوروز یک رفتار شاکرانه و معنوی خواهد داشت و به همین دلیل با عزای اهل بیت(ع) منافاتی ندارد. مانند آنجا که فردی در روز شهادت یکی از معصومین(ع) معصیت نکند و آنروز از جهتی عید او خواهد شد و این منافاتی با وجود غم مصیبت اهل بیت(ع) ندارد. تنها محدودیتهایی در برخی رفتارها که تظاهرات شادی است ایجاد خواهد کرد. اینکه انسان در برخورد با مصیبتدیدگان نباید اظهار شادی کند، یک دستور دینی و یک امر شایسته انسانی است.
حالا با تقارن «عید شُکر طبیعت» با «ایام سوگ فاطمیه» مواجهیم؛ این نوع عید ذاتاً با سوگ فاطمیه منافات ندارد و تنها باید برخی تظاهرات شادی را محدود کرد. چه اشکالی دارد انسان قلباً شاکر باشد و از طرف دیگر در سوگ فاطمیه غمیگین باشد. مثل تمام کسانی که موفق به شرکت در یک مجلس سوگواری میشوند و عمیقاً برای اهل بیت(ع) گریه میکنند، از این ارتباط قلبی خود و عنایت اهل بیت(ع) به خود واقعاً شاد میشوند. این شادی اگر عُجب نیاورد، غفلت بار نیست و سرمایه شکر است. البته برخی از رفتارها و رسمهای ما در ایام نوروز مانند صلۀ رحم اساساً منافاتی با سوگواری ندارد. زیباترین صحنههای نوروز امسال حضور عزاداران در محافل فاطمیه است و اشکی که بر لبخند عید ترجیح پیدا میکند.
علیرضا پناهیان